بدین سان، قلمرو دین هم در بُعد معرفتی و نظری و هم در بُعد اجتماعی و ی، شخصی Private نیست. تنها راه تحقیق در دین و اثبات باورهای اساسی دین شیوه عقلانی است.
تشکیکهایی که در این مورد شده ـ تا آنجا که نگارنده مطلع است ـ بر تمسّک به شیوه تجربی برای تحقیق در دین و اثبات عقاید دینی مبتنی است. شیوه تجربی گرچه در علوم تجربی کاراست و موفقیّتهای ارزشمندی را در صنعت و فنون به ارمغان آورده و قدرت بشر را برای تسخیرطبیعت افزون کرده است ولی برای تحقیق در دین ـ دست کم در عقاید دینی ـ فلسفه، اخلاق و معرفت شناسی نتیجه بخش و مفید نیست. افزون بر آن، دین بر یقین مبتنی است ولی شیوه تجربی احتمالی است و آن شیوه حتی در علوم تجربی ما را به یقین و قانونی قطعی نمیرساند. تغییر و اصلاحِ مداوم فرضیههای علمی گویاترین شاهد بر ادّعای مزبور است. چگونه با توسّل به چنین رهیافتها و دستاوردهایی میتوان دین، اخلاق و فلسفه را نسبی تلقی کرد و دستیابی به یقین باور جازم مطابق با واقع و غیر قابل زوال را ناممکن دانست؟
درباره این سایت